مکتب العقیله

پیوندهای روزانه

شهید برونسی


یک گلوله خورده بود توی بازوش و به بیمارستانی در یزد منتقل شد.او فقط می خواست تا عملیات شروع نشده به منطقه برود .اما دکتر ها اجازه نمیدادند.متوسل شده بود به اهل بیت.مثل باران اشک می ریخت.خواست که گشایشی در کارش بدهند.درحال گریه خوابش برده بود،که حضرت عباس (ع) می آیند دست می برند طرف بازوی او.چیزی بیرون می آورند و می فرمایند:"بلند شو،دستت خوب شده"به دکتر گفت خوب شدم اما دکتر باور نمی کرد و گفت عکس بگیریم.برونسی به او گفت به شرط این که به کسی چیزی نگویی.وقتی عکس گرفتند،هیچ اثری از گلوله نبود و دکتر ها با گریه اورا بدرقه کردند!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی