مکتب العقیله

پیوندهای روزانه

۹۲ مطلب با موضوع «سیره شهدا» ثبت شده است

شهید آوینی


دل نوشته سید شهیدان اهل قلم خطاب به امام خامنه ای(مدظله):


"عزیز ما! ای وصی امام عشق! آنان که معنای ولایت را نمی دانند در کار ما سخت درمانده اند، اما شما خوب می دانید که سرچشمه ی این تسلیم و اطاعت و محبت در کجاست.

 خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم، سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم.

 ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما بازیافتیم

لبخند شما شفقتِ صبح را داشت و شبِ انزوای ما را شکست.

سر ما و قدمتان، که وصی امام عشق هستید و نایب امام زمان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۵۱
مکتب العقیله

شهید باقری


 داشتم برای نماز ظهر وضو می گرفتم،

دستی به شانه ام زد.

سلام و علیک کردیم.

نگاهی به آسمان کرد و گفت : « علی ! حیفه تا موقعی که جنگه شهید نشیم. معلوم نیست بعد از جنگ وضع چی بشه. باید یه کاری بکنیم . »

گفتم «مثلا چی کار کنیم؟»

گفت « دوتا کار ؛ اول خلوص، دوم سعی و تلاش .»


شهید حسن باقری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۳۶
مکتب العقیله



دریافت تصویر با کیفیت


با کفر سرمیز مذاکره نشستن خصلت قاسطین و ناکثین و مارقین است؛ نه خصلت مؤمنین و متقین.


شهید محمد ابراهیم همت


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۳۱
مکتب العقیله

شهادت


کنکور که دادیم، آمد در خانه‌مان و گفت برویم. دستم را گرفت و برد ثبت نام و بعد هم اعزام. 

توی منطقه، وقتی پرسیدند کجا می‌خواهید بروید، زود گفت: تخریب.

با آرنج، آرام زدم به پهلویش. از چادر که بیرون آمدیم، گفتم: دیوونه! چرا گفتی تخریب؟

گفت:«آخه اینجا (به شهادت) نزدیک‌تره.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۵۸
مکتب العقیله

شهید چیت سازیان


*راهکار_شهادت*


تو عالم خواب معاونش آقا مصیب رو دید و گفت:

برای تو و بقیه شهدای واحد خیلی دلم تنگ شده ...

و با التماس ازش پرسید:

بگو از کدام راه رفتی که به این مقام رسیدی؟

جواب داد:

راهکار اشک !

از فردای آن روز تا صبح شهادتش گریه میکرد

با صدای بلند بی ریای بی ریا. . . .


منبع: کتاب دلیل

 خاطرات شهید علی چیت سازیان

فرمانده اطلاعات عملیات لشکر انصار الحسین(ع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۴۷
مکتب العقیله

شهید ذوالفقاری


از خواهران می‌خواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا رعایت بکنند نه مثل حجاب‌های روز چون این حجاب‌ها بوی حضرت زهرا(س) را نمی‌دهد.


داخل قبر من مثل حسینیه شود و اگر شد جایی که سرم می‌خورد به سنگ لحد یک اسم حضرت زهرا(سلام الله علیها) بگذارند که اگر سرم خورد به آن سنگ آخ نگویم و بگویم یا زهرا (س).


جانباز فتنه 88 ، طلبه ، بسیجی 

شهید_مدافع_حرم_هادی_ذوالفقاری



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۰۹
مکتب العقیله

شهید علمدار


بخشی از وصیت نامه شهید سید مجتبی علمدار


 به دوستان و برادران عزیزم وصیت می کنم:

کاری نکنند که صدای غربت فرزند فاطمه(س) (مقام معظم رهبری) به گوش برسد.


 بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری  باشند, چون دشمنان اسلام کمر همت بستند که ولایت را از ما بگیرند. شما همت کنید, متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند.


مداح اهل بیت ، جانباز سرافراز

شهید_سید_مجتبی_علمدار


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۵۷
مکتب العقیله

شهید-حمیدرضا-دستگیر


*وصیتنامه*

امروز، حسین زمان تنهاست. امروز فرزند فاطمه در برابر سپاهیان کفر و ابرقدرت­های پست بی­ یاور است. من می ­روم شاید نینوایی را بیابم و در عاشورای دوران، هدیه ناقابلی را در راه پیروزی حق علیه باطل و اسلام بر کفر در پیشگاه مولایم مهدی(عج) تقدیم نمایم. وصیت من به ملت شهید پرور ایران این است که گوش به توطئه­ های مشرکین و منافقین ندهند و یاوران امام را، که در خط امام می­ باشند، با همه­ ی قدرت و وجود حمایت کنند.


 فرمانده ۲۲ساله گردان تخریب لشگر۱۱ امیرالمومنین 

شهید_حمیدرضا_دستگیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۲۵
مکتب العقیله

شهید متوسلیان


حاج احمد آرام دستش را بالا آورد و به انتهای افق اشاره کرد و گفت:


بسیجی، آنجا انتهای افق است...

من و تو باید پرچم خود را در آنجا، در انتهای افق برافرازیم.

هروقت پرچم را آنجا زدی زمین، آن‌وقت بگیر راحت بخواب... ولی تا آن زمان نه!


 شیرِ در زنجیر اسرائیل، جاویدالاثر

حاج_احمد_متوسلیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۰۹
مکتب العقیله

شهید ردانی پور


همه آماده‌ی شروع عملیات، اما پشت یک میدان مین گیر افتاده و مانده بودند. 

جالب اینکه بچه‌های شناسایی سه ماه تمام روی این معبر کار کرده بودند و همه چیز شناسایی شده بود، اما معلوم نبود چرا آن شب همه چیز قفل شده بود!

شهید ردانی پور به حضرت زهرا(س) متوسل شد و چند لحظه بعد قرآن را باز کرد... 

چند آیه ای را که خواند، قرآن را بست و گفت: 

«از این معبر نمی‌رویم، باید از معبر دست راستی، گرای باغ شماره هفت برویم و آنجا به دشمن بزنیم.» 

به قدری با قدرت این حرف را زد، که حتی حاج حسین خرازی هم چون و چرایی نیاورد و روی حرف او حرف نزد. 

گردان‌ها از همان مسیری که او گفته بود، به طرف دشمن حمله کردند و ساعاتی بعد، منطقه فتح شد. بعداً در بررسی‌ها متوجه شدیم که با انتخاب مسیر، عراقی‌ها را دور زده بودیم.


*شهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور*
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۴۳
مکتب العقیله