مکتب العقیله

پیوندهای روزانه

۹۲ مطلب با موضوع «سیره شهدا» ثبت شده است

شهید محمد حسیمپن حمزه


پارسال قائمیه دزفول سخت مشغول باز سازی یادمان بودیم ، حسین سر از پا 

نمی شناخت ، بسرعت کار میکرد ، وسط کاروقت اذان ظهر شد ، محمد حسین دست از کار کشید و رفت تا وضو بگیرد و نماز اول وقتش را بخواند ، بهش گفتم : حسین ! چند لحظه صبر کن ، حاج آقا میاد نماز جماعت برگزار 

می کنیم ، گفت : نماز اول وقت را از دست می دهیم ، گفتم :طبق نظر مراجع فضیلت نماز جماعت از اول وقت 

بیشتره ؛ بی اعتنا به حرفهام شد و رفت !!


 گفتم : حسین هوای نفسه ها .

چند قدمی که رفته بود ، ایستاد و برگشت ، لبخندی زد وگفت :حق با شماست ، صبر می کنم .

 جاتون خالی ، آنروز یک نماز جماعت با حالی خوندیم .


رفتارهای حسین نشان از جوشش خون شهید محمد طحان در رگ هاش بود ؛ 

طولی نکشید که او هم آسمانی شد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۷ ، ۱۰:۴۴
مکتب العقیله

شهید محمود کاوه


در قسمتی از ارتفاع، فقط یک راه برای عبور بود.

محمود کاوه را بردم همان جا، گفتم:" دیشب تیربار چی دشمن مسلسلش را روی همین نقطه قفل کرده بود،هیچ کس نتونست از این جا رد بشه".

گفت:" بریم جلوتر ببینیم چه کاری می تونیم انجام بدیم".

رفتیم تا نزدیک سنگر تیربارچی.

محمود دور و بر سنگر را خوب نگاه کرد.آهسته گفتم:" اول باید این تیربار را خفه کنیم، بعد نیروها را از دو طرف آرایش داده و بزنیم به خط".

جور خاصی پرسید:" دیگه چه کاری باید بکنیم!".

گفتم:"چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه".

گفت:" یک کار دیگه هم باید انجام داد".

گفتم:" چه کاری؟"

با حال عجیبی جواب داد:"توسل؛ اگه توسل نکنیم، به هیچ جا نمی رسیم".

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۷ ، ۱۲:۱۷
مکتب العقیله

شهید برونسی


 از سپاه اومده بودن خونه مون.سقف اتاقمون آب ازش چکه میکرد... روز بعد وقتی از سپاه برگشت چهره اش درهم بود. چند دقیقه که گذشت پرسیدم: جریان چیه ؟ گفت: به من دستور دادن دیگه نرم جبهه! حیرت زده گفتم: دیگه نری جبهه؟! آهسته گفت تا خونه رو درست نکنم حق ندارم برم جبهه!...

ساکت شد. کمی بعد گفت اگه از سپاه اومدن، شما بگو وضع ما خوبه. دوست دارم همین جا باشم. با ناراحتی گفتم برای چی این حرفا رو بزنم؟ ناراحت تر از من گفت: اینا میخوان به من پول بدن که خونه رو مدل حالا بسازم. من هم نمیخوام این کار رو بکنم.

وقتی از سپاه اومدن آوردشان توی خونه. یکیشان یه ساک دستش بود. همه که نشستند؛ بازش کرد.چند دسته اسکناس بیرون آورد. گذاشت جلوی عبدالحسین. نمیدانستم چکار میکند کمی به اسکناس ها خیره شد. یک دفعه بسته های اسکناس را جمع کرد. همه را دوباره ریخت توی ساک. جدی و محکم گفت: این پول ها مال بیت الماله من یک سر سوزن من راضی نیستم بچه هام بخوان با همچین پولی توی رفاه باشن...هرچه اصرار کردند پول را قبول کند فایده نداشت که نداشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۷ ، ۱۰:۲۹
مکتب العقیله

پرچم فلسطینشهید مطهری


"والله و بالله ما در برابر این قضیه مسئولیم.به خدا قسم مسئولیت داریم.به خدا قسم غافل هستیم.والله قضیه ای که دل پیغمبر (ص)را امروز خون کرده است،این قضیه است.داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده است این قضیه است.شمر هزار و سیصد سال پیش مرد،شمر امروز را بشناس...تلاش ما مسلمین در این زمینه چه بوده است؟بخدا خجالت دارد ما خودمان را مسلمان بدانیم.خودمان را شیعه علی بن ابی طالب بخوانیم ."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۹:۰۲
مکتب العقیله

شهید احمدی روشن


...مصطفی هراسان از خواب بیدار شد، ولی دیدم داره می‌خنده

علت رو که سوال کردم، گفت:

خواب دیدم که بالای یک تپه ایستادم

امام زمان (عج) رو دیدم

آقا دست روی شانه‌ام گذاشت و گفت: مصطفی! از تو راضی هستم...


"یه لحظه فکر کنیم ...چقدر امام زمان (عج)از ما راضیه ؟؟؟

آیا کاری کرده اییم که امام زمان (عج)بهمون بگه ازت  راضیم؟؟؟"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۸:۵۲
مکتب العقیله

شهید چمران


"این کسی که وصیت می کند آدم ساده ای نیست ،بزرگ ترین مقامات علمی را گذرانده.از زیبا ترین و شدید ترین عشق ها برخوردار شده... و در اوج کمال و دارایی همه چیز خود را رها کرده و به خاطر هدفی مقدس ،زندگی درد آلود و اشکبار و شهادت را قبول کرده است...در این دنیا به کسی احتیاج ندارم .حتی گاه گاهی ازخدای بزرگ نیز چیزی نمی طلبم و احساس احتیاج نمیکنم.گله ای و آرزویی ندارم..."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۸:۴۰
مکتب العقیله

مفقودالاثر متوسلیان


 "به یارى خدا هر شهرى را که توسط اسرائیلی ‏ها محاصره شده، با در محاصره انداختن نیروهاى دشمن,آزاد خواهیم کرد و اسراییل.را.به.سقوط.مى‏کشانیم! روزى را نزدیک خواهیم نمود که اسراییل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید. باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیزپروازى که شب و روز برایشان معنا ندارد و باشد آنجایى به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از صهیونیست‏ها به جهانیان ثابت کنیم که ما به اتکا به سلاح ایمان‏مان مى‏جنگیم؛ نه به اتکاى هواپیما، نه با موشک‏هاى سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با آتش جنگ ‏افزارهایمان..."


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۸:۳۳
مکتب العقیله

شهید آوینی


سربازان امام زمان (عج)از هیچ چیز جز گناه خویش نمی ترسند.راست گفت آن برادر عزیزی که دیده بانی می کرد:

"اگر انسان از مرگ نترسد دیگر دشمن را  بر او تسلطی نیست".

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۸:۱۷
مکتب العقیله

شهید بهرامی


شهادت شربتی است که قبل از نوشیدن،ریختن خون مقدمه اش است.بلی شهادت،ریختن طرح و فتح مکانهای اشغال شده شیطان است ،شهادت وفای بعهد است.شهادت شهد است .شهادت نعمت است.

شهادت مقدمه ی فتح در این دنیا و خود فتحی بزرگ تر در آخرت است.شهادت دشمن را در سیلاب خون غرق میسازد و دوست را به ساحل نجات هدایت می نماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۵:۰۱
مکتب العقیله
شهید وزوایی

باید باهم برای خدا تا آنجا که جان در بدن داریم کوشش کنیم...اگر نتوانستید جنازه ام را به عقب بیاورید آن را به روی مین های دشمن بگذارید تا اقلأ جنازه ی من کمکی به حاکمیت اسلام کرده باشد !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۴:۴۲
مکتب العقیله